53
میترسم به معنای واقعی کلمه دارم میترسم
کابوس کل سالهای قبلم الان بدبخت تر و حقیر تر نشسته جلوی این مانیتور کوفتی.
هیچ تعهدی هیچ تعلقی هیچی لعنی هیچی
دارم به ادامه دادن یا ندادن این زندگی فکر میکنم مثل همیشه، فرق گنده ای که الان داره اینکه این دفعات به طرز عجیب تری پوچی وحشتناکی رو دارم حس میکنم
الان سردمه
پیرهن تنم نیست و کمرم یه موج عجیبی از سرمارو داره تو خودش جا میده
حالم خیلی بده خیلی بد تر از واژه بد میدونی؟ یه جورایی
وحشت دارم
خیلی وحشت زده ام
خیلی نیاز به کمک دارم
عمیقا دردمندم
کاش خدایی باشه و کاش بشنوه و کاش بخواد که کمک کنه
اره همینقدر حقیر شدم
اره میخوای همینو ببینی؟
اون موجود مرتد خداانگار رسیده به این نقطه؟
اره رسیده
حالش خیلی بده
خیلی
توی سرم هیچی نیست نه توانی برای بحث نه هیچ حس کوفتی دیگه ای
واقعا حس میکنم دارم به مرگ میرسم
هیچی خوشحالم نمیکنه
چرا همه چیز انقدر بد شد؟
هنوز امید دارم؟
دارم
گندش بزنن
[ بازدید : 270 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]